زندگانی یک دانشجوی پزشکی

زندگی با تمام سختی هایش باز هم می ارزد ...

زندگانی یک دانشجوی پزشکی

زندگی با تمام سختی هایش باز هم می ارزد ...

دوست دارم برای انجام کارهایم یک مرجع داشته باشم
مرجعی که چند سال بعد به نوشته های امروزم رجوع کنم
تا خودم را بشناسم ، تا تغییرات زندگی ام را بشناسم تا....

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

پربیننده ترین مطالب

زندگی چیست؟

 

 

 

زندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود.

زندگی؛ بعد درخت است به چشم حشره...

زندگی؛ شب پره پنجره در تاریکی است.

زندگی؛ حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

زندگی؛ سوت قطار است که در خواب پلی می پیچد.

زندگی؛ دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیما

خبر رفتن موشک به فضا؛

لمس تنهایی ماه؛

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر...

زندگی؛ شستن یک بشقاب است.

زندگی؛ یافتن سکه ده شاهی در جوی خیابان است.

زندگی؛ مجذور آینه است؛

زندگی؛ گل به توان ابدیت؛

زندگی؛ ضرب زمین در ضربان دل ما؛

زندگی؛ هندسه ساده و یکسان نفس هاست.

زندگی؛ بال و پری دارد با وسعت مرگ؛

پرشی دارد اندازه عشق....

من در ادامه می گویم:

و چه راست گفت سهراب

زندگی؛  آلبوم عکسی است

که ورق می خورد و خاطره اش می ماند...

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۰۰

سلام ، حالتون چطوره؟ 

این هفته آخری حس می کنم کلی کار مونده تا انجام بدهم ، کلا استرس عجیبی دارم ...blush

با شروع کلاس ها سعی می کنم ، از سختی ها و شیرینی های این رشته بیشتر بنویسم و حقیقت رو در قالب خاطره بنویسم ، چه شود ... 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۰

تا دیروز فکر می کردم برف برای همه شادی آوره...

هه نبود...

امروز درد راننده کامیونی را فهمیدم که برای یک لقمه نون حلال ، توی این هوای برفی با جاده های سُر به دلیل مسائلی که خواهم گفت ؛موند تو جاده ، توی این هوای سرد ...

امروز وقتی مجبور شدم برای ماشینی که تو برف گیر کرده بود چند کیلومتر سربالایی با اون شدت بارش راه بروم ، از اینکه منم مثل بچه ها با دیدنش بالا پایین بپرم ، پوزخندی تلخ زدم به کلی خاطرات گذشته ام ...

اشتباه نکنید مشکل از ماست که بر ماست ، خدا رحمتش رو داره میریزه روی سر عده ای که بی تدبیری را با چاشنی امیدواری طعم می دهند...

واقعا با تمام وجودم گوشه ای از درد یک سیل زده را فهمیدم ، خدا صبرشان بدهد و تاسف برای کسانی که به اشتباه به دهان خودی می زنند...

این شب تلخ تا ابد در خاطرم می ماند ، این هم گوشه ای از سختی های زندگی است ... واقعیت تلخ بود ...

امشب مرا از تمامی درد ها بس است...

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۲۳

خب مشخصه از عنوان داره میرسه...

چی میرسه؟

دانشگاه و درس و دوری از خونه و...

از یک طرف از هر دانشجو  سال های قبل می پرسم میگم درس ها چطوره ؟ 

میگه: اوه اوه ، بدبخت شدی رفت...

میگم :چرا ؟

میگه : وقتی رفتی میفهمی

من نیز indecision 

خدا به دادمون برسه ، اول کاری همه پشتمونو خالی کردن تا وقتی کنکوری بودیم می گفتند خاک بر سرت فلانی پسر فلانی خانم ، دکتر شد تو چی ؟ موندی پشت کنکور ؟ بی لیاقت( باقیش قابل گفتن نیست) 

حالا همه میگن بیچاره ، جوونیش میره ، موهاش میریزه ، پیر و ترشیده میشه نه زن و بچه ای و نه پول درست حسابی بعدش هم باس بره مناطق محروم ...

خلاصه حد وسط نداره ، یا اینجوری یا اونجوری indecision

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۰

سلام ، امیدوارم حالتون خوب باشه

امیر حسین هستم یک دانشجوی پزشکی ورودی بهمن 98 هستم ، به ادبیات علایق زیادی دارم مخصوصا سهراب ، هر چند کمتر فرصت کردم کتاب غیر درسی بخونم این سال ها ...

کنکور هم که یک فرآیند فرسایشی بود ، فقط خدا میدونه چه قدر سختی کشیدم تا بالاخره قبول بشم...

دوست دارم حال خوب دوران دانشجوییم را با شما شریک بشم و تا جایی که بتونم مطالب قشنگ و پر مغزی اینجا بذارم...

خوشحال میشم که نظرات شمارا بدونم در ادامه ...

خیلی ممنون ، روز و شبتون قرین آرامش

 

عکس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۳۳